دکتر عبدالحمید دیالمه نماینده مشهد در مجلس شورای اسلامی و عضو هیئت رئیسه مجلس با صبح آزادگان به گفتگو نشست، نماینده مردم مشهد در این مصاحبه نقطه نظرهای خود را در رابطه با تشکیل کنفرانس بررسی مداخلات آمریکا در ایران و تصمیم گیری مجلس در مورد گروگان ها بیان داشت. مشروح مصاحبه در ذیل به نظرتان می رسد.
س- در مورد فعالیت های سیاسی خودتان قبل از انقلاب و فعالیت های انتخاباتی برای ورود به مجلس برای ما توضیح دهید.
ج- من سعی کردم در زمان فعالیت های انتخاباتیم نه زندگی نامه ای برای خود بنویسم و نه در جایی مسائلی از گذشته ام مطرح کنم علت این بود که فکر می کنم ما بعد از انقلاب باید نشان بدهیم که حالا می خواهیم چه کنیم در خیلی از زمینه ها افراد سعی کردند نان گذشته را بخورند که ما در گذشته اینطور بودیم اینجور عمل کردیم فلان کارها را انجام دادیم اگر ما بتوانیم این سنت را عوض کنیم و بدانیم بعد این می خواهیم چکار بکنیم فکر می کنم بسیار خوب باشد یعنی این درست است که بعد از انقلاب یک شکوفایی جدیدی در حرکت این ملت پدید آمده در نتیجه افرادی هم که می خواهند برای این ملت کاری انجام دهند باید پا به پای این شکوفایی نشان بدهند، حالا چطور می خواهند عمل کنند. در گذشته ما خیلی فراوان حرکت های مختلفی داشتیم حتی به راحتی افرادی را می بینیم که زمینه های عملی شدیدی در زمان های قبل داشتند و زمینه های انحرافی شدیدی در بعد از انقلاب و حتما شما دیده اید که این تکیه بر گذشته دلیلی شده بر تایید کارهایی که امروز انجام می دهند در حالی که اگر یک فردی انقلابی بود حتما در انتها هم انقلابی باقی نمی ماند و ما این گذشته را در انقلاب به یدک می کشیم من خودم معتقد بودم اگر ما بتوانیم بعد از انقلاب این طرز تفکر را عوض کنیم و نشان بدهیم یک انقلابی در مراحل مختلف ممکن است تغییر شکل بدهد. زمینه های مختلف پیدا کند گاهی اوقات ممکن است برگردد، اصلا متوقف بشود و گاهی ممکن است در طول مسیر باقی بماند.
ولی این کار را در قبل انجام ندادند و علت هم همین مطلب است بعد از انقلاب باید نشان بدهیم حالا بعد از این شکوفایی بعد از این مراحل چه می خواهد انجام بگیرد و چه کارهایی باید انجام شود به نظرم می آید اگر ما برگردیم و راجع به قبل صحبت کنیم اولا تکیه بر چیزهایی است که فقط می تواند از ما یک سوپرمن بسازد و در ذهنمان تصور کنیم کارهای انجام شده و چون تقریبا تقواهای خیلی دقیق ابوذر گونه ای هم در ما وجود ندارد یواش یواش امر بر خودمان هم مشتبه می شود که مثل اینکه ما هم حقی داریم از این حرکتی که انجام شده. در واقع من فکر می کنم خیلی از ما هیچ چیزی در این انقلاب از دست نداده ایم کار زیاد کردیم اما اینکه مثل بقیه مردم واقعا همه امکانات خود را از دست داده باشیم اینطور نبوده اگر کسی در قبل مبارزه کرده زندان رفته زمینه برخوردهای مختلفی داشته شکنجه دیده در مقابل هم چیزهایی گرفته یعنی اینطور نبوده که اینها همه یک رنج متوالی برای او باشد و بعد هیچ، چرا که شما می بینید بعد از انقلاب آنهایی که در زمان قبل کار کردند و بعد از انقلاب هم براساس یک محتوای ایدئولوژیک و طرز تفکر دقیق باقی ماندند بهترین افراد برای مردم و انقلاب بودند و هستند فقط به خاطر اینکه خدمت می کنند و هیچ وقت هم حقی نخواسته اند اگر شما نگاه کنید می بینید تمام کسانی که در زمان قبل پله پله عمل کردند و درگیرهایی چه کوتاه و یا طولانی با رژیم قبل داشتند اینها هم بعد از انقلاب که آمدند اگر بر مبنای یک حرکت دقیق هم نبودند هیچ حقی نخواستند و تازه سعی کردند بعد از انقلاب این احساس را در خود حفظ کنند که بار مسئولیت بیشتری روی دوش آنهاست به خاطر اینکه در طول این مدت فهمیدند این ملت چه رنجی متحمل شده ولی برای خودشان خیلی ساده گذشته یک مرتبه یک حرکتی در منطقه ای به وجود آمده و انقلابی شده بعد از انقلاب هم آمدند خیلی ها شاید بودند
که نه به خانه به زندگی نه به پولشان و نه به ماشین هیچ کدام لطمه ای نخورده و عملا شاید به خاطر آن مقدار بعد مذهبی هم که داشتند یک قدری پست و مقامشان بالا رفته.
در این حال به نظر می آید حتی آنهایی که در قبل مراحل ممتدی را مبارزه کردند کار کردند اینطور نبوده که چیزهایی را فقط از دست داده باشند خیلی چیزها را به دست آوردند به همین خاطر اگر این را از من بپذیرید که معیار را بر این بگذاریم که بعد از انقلاب یک حرکت جدید داشته باشیم بدون پشتوانه های قبل یعنی از تجربیات و عملکردمان در گذشته استفاده می کنیم اما بدون ایستادن درون آنها برای گرفتن پست و مقام و بعد از این مراحل خیلی راحت می توانیم در جهت انقلاب و برای مردم خدمت کنیم به هر حال من نسبت به زمینه های گذشته اینطور فکر می کنم
س- نظر شما در مورد کنفرانس بررسی مداخلات آمریکا چیست؟
ج- در کنفرانس مداخلات آمریکا من به عنوان یکی از افراد هیات رئیسه مجلس در جلسه افتتاحیه آن شرکت داشتم و حتی برای آنکه یک مقداری دیدم نسبت به این کنفرانس کاملتر بشود و زود قضاوت نکرده باشم یکی دو جلسه بعد را هم یک چند ساعتی رفتم، آنچه که در مجموع می توان گفت این است که حداقل در این کنفرانس هیچ اثری از آثار یک انقلاب اسلامی نداشت و در درجات بالاتر هم اگر بخواهیم عنوان کنیم می توانیم بگوییم هیچ اثری از انقلاب نداشت آنچه که در آنجا مطرح بود عنوان کردن یک سری مدارک برای افرادی که در آنجا آمده بودند که زیاد هم برایشان تازه گی نداشت این افراد مشابه همان روال قبل در فرودگاه پیاده شدند و با ماشین آمدند در هتل هیلتون یکی از اعلاترین هتل در بهترین موقعیت تهران اسکان پیدا کردند و میلیون ها تومان خرج شد طبق برآورد خودشان اگر درست گفته باشند هشت میلیون تومان به نظر من آنچه را که می خواستیم به آنها بدهیم نتوانستیم، علت هم این بود که ما اگر قرار شد چیزی را در اختیار فردی قرار دهیم حداقل این است که فضای آن مطلب را هم در اطراف ایجاد کنیم شما امروز اگر پیش یک روانشناس روانپزشک بروید قبل از اینکه با شما صحبت بکند شما را از مراحل مختلفی می گذراند حتی سعی می کند با سیستم های دروغی و گذراندن از اتاق های مختلف آن حالتی را که می خواهد در شما ایجاد کند و بعد از شما سؤال می کند و آن چیزهایی را که می خواهد به شما تلقین و القاء می کند ما اگر قرار بود جنایات آمریکا را به این افراد نشان بدهیم حداقل باید در محیطی این کنفرانس را برگزار می کردیم که آن فضا و آن محیط دقیقا بتواند شرایط جنایات آمریکا را در ایران به این افراد نشان دهد و این افراد بوجود آن جنایات و مداخلات را استشمام بکنند در صورتی که آنها آمدند، در یک جای خیلی مرفه، خورد و خوراک خیلی خوب تا آنجا هم که من دیدم مسائل کنگره برایشان اجباری نبود بطوری که اینها در اتاق های خود بودند ساعت 3 که جلسه شروع می شد هر کدام که دلشان می خواست می آمدند در کنفرانس بقیه هم که نمی خواستند در همان سالن های بیرون با هم صحبت می کردند گپ می زدند یعنی یک چیزی نبود که باید اجباراً در جلسه شرکت می کردند تا از سخنرانی ها و متن هایی که خوانده می شد استفاده کنند و مسائل دیگر جو حاکم غیر اسلامی آنجا بود که شدیدا افراد مسلمان را رنج می داد بطوری که جو آنقدر غیر قابل قبول یا غیر قابل پیش بینی بود که افرادی که برای جلسه افتتاحیه در آنجا آمده بودند شاید حدود 150 تا 200 نفر ایرانی بود ولی زمانی که پیام امام خوانده شد و نام امام را در انتهای پیام ذکر کردند افرادی که می خواستند صلوات بفرستند یک مقداری همدیگر را نگاه کردند احساس این بود که این جو به صلوات فرستادن نمی خورد یک سه چهار نفری با یک صدای آهسته یک چیزی گفتند و بعد هم قطع شد و یا اگر قرار بر این بود که بعد از صحبت تکبیر گفته شود افراد احساس می کردند اصلا به این محیط نمی آید خب محیطی که حتی مسلمان ها در آن احساس انس نمی کنند. برای افراد اروپائی و غربی و آمریکایی چگونه محیطی هست و می توانند بفهمند اینجا انقلابی صورت گرفته تغییری صورت گرفته دگرگونی بوده شرایط عوض شده. اینها برخورد کردند با خانم هایی که در آنجا بدون حجاب نه تنها بدون حجاب بلکه با یک وضع بسیار بسیار زننده و مفتضح خیلی راحت با کسانیکه نزدیک به مقامات رسمی کشور بودند و چه با آنهایی که در سطوح پایین تر بودند تماما با یک وضع غیراسلامی و غیر عادی در وسط سالن ها برای خودشان راه می رفتند سیگار می کشیدند این محیط اصلا رنگ اسلامی نداشت پول هایی که خرج کردند و زمینه هایی که استفاده شد به نظر من اصلا نتوانست آن محتوایی که می خواستند را برساند مضافا به اینکه ما می دانیم بازی هایی که آمریکا انجام می دهد این بازی های سیاسی چقدر غیر قابل اعتماد است وقتی قرار می شود رمزی کلارک به تهران بیاید و آمریکا احتیاج دارد ما این فرد را بپذیریم فردی که قبلا امام او را نپذیرفت و حتی هلیکوپتر ایشان را از روی آسمان گفته برگردد دست به یک بازی سیاسی می زند و بعد اعلام می کند ما این افراد را به زندان می اندازیم و از اینها غرامت سنگین می گیریم و بعد او را می فرستند وقتی که وارد ایران می شود مسلما یک همچون فردی که با یک مضیقه آن چنانی وارد ایران شده مورد توجه قرار می گیرد. و آقای رمزی کلارک می آید سخنرانی می کند بعد از اینکه یک مقداری شروع کرد در مورد انقلاب ایران تجلیل کردن در انتها اضافه می کند ( البته من دقیقا جمله اش در خاطرم نیست ولی به این مضمون بود) که به نظر من مسائل گروگانگیری کار درستی نیست و ما باید آنها را آزاد کنیم یعنی دقیقا این فردی که از طرف آمریکا با آن خصوصیات به ایران می آید در انتها آن حرفی را که خودش می خواهد می زند یعنی وقتی آمریکا احساس می کند یک کنفرانس قرار است تشکیل شود و افرادی از کشورهای مختلف هم می آیند ما هم برویم حرفمان را بزنیم پس باید فردی باشد که مورد توجه آنها قرار بگیرد ضمنا زیاد هم مشکوک به نظر نرسد پس ما باید بگوییم فرد را به زندان می اندازیم و این گروهی که به ایران برود جریمه می کنیم پول ازشان می گیریم و وقتی اینگونه افراد بیایند حرفی که می زنند ملاک قرار می گیرد و بعد می بینیم مرحله بعدی این مسائل را تثبیت می کند یعنی هیئت وقتی از اینجا می رود برای اینکه مجوز خوبی برای عدم مطرح نکردن اسنادش داشته باشد به راحتی می گوید این اسناد را در فرودگاه از من گرفتند اگر این هیئت می دانست این اسناد را نمی تواند به مردم آمریکا انتقال دهد چرا آمد به ایران چرا آمد در کنفرانس شرکت کرد درخواست ایران از آمدن اینها این بود که اینجا بتوانند حرف ما را برسانند به جاهای مختلف اسناد را بتوانند در جاهای مختلف نشر دهند از خود آمریکا می آیند با آن شرایط وارد ایران می شوند و بعد هم که برمی گردند می گویند اسناد را از ما گرفتند به نظر من آمدن رمزی کلارک به ایران فقط مداخله دیگری بود توسط آمریکا در امور داخلی ایران یعنی آمریکا وقتی احساس کرد یک کنفرانس بر علیه او قرار است تشکیل شود به شکل خیلی مرموز و زیرکانه ای با یک مداخله دیگر در این کنفرانس شرکت کرد شاید بهتر بود این را هم به طومار مداخلات آمریکا در ایران اضافه می کردیم حتی من در آنها پیشنهاد هم کردم و اعتقادم بر این بود که اسم کنفرانس را بطور دقیق مشخص می کردیم و عنوان می کردیم مثلا 70 سال گروگانگیری ملت ایران توسط آمریکا تا در مقابل آن نشان دهیم که اگر ما یک ماه دو ماه پنج ما سی نفر جاسوس را در اینجا گروگان گرفتیم شما 50 سال 100 سال ملت ما را گروگان داشتید و دقیقا این لفظ گروگانگیری را به خود آنها برگردانیم تا نشان بدهیم این اگر چیز منحوسی است خود شما نزدیک به یک قرن این کار را کردید و حالا چه شده که آنقدر به دست و پا افتادید به هر حال در مورد کنفرانس هم خیلی تبلیغ می کنند برای آنکه نشان بدهند خیلی کار شده ولی باید در آینده دید چقدر اثر خواهد داشت.
س- با جوی که در مجلس وجود دارد فکر می کنید چه تصمیمی در مورد گروگانها خواهد گرفت و در این رابطه نظر خودتان چیست؟
ج- در برخوردهایی که من با آقایان در مجلس داشتم به نظر می آید که حداقل طرحی به آن شکل ارائه نشده نظرشان این است که اینها محاکمه بشوند یا نشوند یعنی جواب مثبت و منفی، بدون اینکه چطور باید پیاده شود. با در نظر گرفتن اینکه آمریکا در سطح بین المللی ما را به عنوان یک جامعه وحشی معرفی کرده اذهان بین المللی واقعا نمی داند ما در ایران چه کردیم خیلی کم برایشان روشن شده و عملا تبلیغات شدیدی که سیستم های صهیونیستی بین المللی می کنند در افکار عمومی جهان اینطور جلوه می دهند که خب اینها تعدادی تروریست بودند آمدند افرادی را هم آنجا نگه داشتند و حالا ما بیائیم اینها را بکشیم عملا در همان مسیری رفتیم که آمریکا می خواهد و یک مجوزی برای مداخله نظامی در ایران به دست او داده ایم باید کاری کرد که هم ما به آن نتیجه ای که داریم برسیم و هم در عین حال او نتواند چنین استفاده ای بکند ما با دعوت از کسانی که برای ما در حدودی می تواند مطرح باشد مثل کاپوچی و حتی خود پاپ و در سطح بین المللی اعلام کنیم ما گروگانها را محاکمه می کنیم ولی مجازات نمی کنیم به یک شرط که سیستم های مخابراتی و آمریکا به دنبال یک زمینه برای مداخله نظامی در ایران می گردد به نظر من اگر ما گروگان ها را بکشیم بهترین زمینه برای آمریکا خواهد بود برای مداخله نظامی در ایران و یا اینکه اینها را محاکمه بکنیم بدون هیچ انعکاسی آمریکا خیلی خوب می تواند در سطح بین المللی تبلیغ کند. اگر ما یک مقداری از جو خودمان که انقلاب برایمان فهم شده و می دانیم چه کردیم برویم بیرون، از ایران خارج شویم خواهیم دید که و رسانه های گروهی آمریکا که عملا همان صهیونیست های بین المللی هستند جریانات محاکمه را به وسیله اقمار مصنوعی در سراسر دنیا منعکس کنند. که یا آمریکا می پذیرد یا نمی پذیرد اگر این را قبول کرد خوب ما در برنامه دادگاه می توانیم به راحتی جنایات چندین و چند ساله آمریکا را مطرح بکنیم بگوییم چرا گروگانها را نگه داشتیم بگوییم ارتباط مسائل گروگانها با مساله استرداد شاه چیست در آنجا بگوییم چرا ما اصرار داریم به
برگرداندن شاه به وسیله آمریکا و اینکه تاکید داریم حتما آمریکا شاه را باید به ما پس بدهد همه اینها را می توانیم دقیقا آنجا روشن کنیم وقتی جنایات شاه در کنار جنایات آمریکا مطرح شد برای اذهان عمومی جهان روشن خواهد شد که ما چه می گوییم آنوقت نه تنها ما یک روشنگری در این جهت کردیم بلکه بعد از این مرحله گروگانها را که امروز اسمشان گروگان است ولی در واقع جاسوس هستند اذهان بین المللی آماده خواهد شد و به احتمال قوی به خود ما اجازه خواهد داد که حتی آنها را بکشیم. البته افکار عمومی و نه از نظر قانونی. و دقیقا آن کاری که آمریکا می خواهد انجام دهد نمی تواند و به راحتی برای اذهان بین المللی روشن خواهد شد و اما اگر آمریکا چنین مساله ای را نپذیرفت خب اگر ما در طول زمان این مسائل را تبلیغ کرده باشیم و خوب بتوانیم این مسائل را جا بیندازیم ما به آن نتیجه ای رسیدیم که شاید در خیلی از مراحل انقلاب هم می خواستیم این کار را انجام دهیم و ملت آمریکا را در مقابل دولت آمریکا قرار دهیم و به ملت آمریکا بفهمانیم که این دولتی که در راس قرار گرفته عملا یک سیستم شدید ظالمانه ای است که حکومت می کند در سراسر مستعمراتش و جاهای دیگر که حتی به ظاهر مستعمره اش نیستند. به این ترتیب وقتی یک ماه دو ماه روی این مسائل تبلیغ کردیم و اعلام کردیم ما اینها را محاکمه می کنیم ولی بدون مجازات و اگر آمریکا حاضر به این کار شد ما گروگانها را به راحتی می توانیم محاکمه کنیم و بکشیم و بعد ملت آمریکا در مقابل دولتش این جواب را می خواهد آن کسی که پدرش کشته شده مادرش کشته شده فرزندش کشته شده همسرش کشته شده دولت آمریکا را مقصر می داند که تو درست می گفتی اگر اینها فقط یک مشت تروریست بودند اگر تو در ایران مداخله نظامی نکرده بودی مداخله سیاسی نکرده بودی اگر شاه دست نشانده تو نبود اگر این ظلم ها را بر اینها نکرده بودی چرا نگذاشتی اینها در سطح بین المللی طرح شود و اگر تو گذاشته بودی حتما گروگانها را آزاد می کردند و ما می توانیم به این ترتیب دولت آمریکا را در مقابله با ملتش قرار دهیم و برای ملتش روشن بشود این حکومتی که در آنجا عمل می کند حکومت درستی نیست و در این رابطه ما باید روی سیستم های بین المللی کار بکنیم که چقدر می توانند برای ما باروری داشته باشند در این کار افراد را شناسایی کنیم خود پاپ که خیلی هم ادعا دارد بیاوریم اینجا مطرح کنیم این مسائل را که ما حاضریم گروگانها را محاکمه کنیم مجازات نکنیم به شرطی که جریانات محاکمه در سراسر دنیا منعکس شود اگر آمریکا پذیرفت بعد از جریان محاکمه اذهان بین المللی آماده است که اینها را محاکمه و بکشیم و شاه را هم برگردانیم و اذهان عمومی این را حق را به ما خواهد داد و اگر هم آمریکا قبول نکرد در مقابل ملتش مسئول خواهد بود و دیگر آن زمان نمی تواند تبلیغ کند که اینها تروریست بودند اینها عمل وحشیانه انجام دادند اینها یک عده افراد معمولی و غیر نظامی را کشتند.
س- شما به عنوان نماینده مردم پیامی ندارید در ارتباط با هوشیاری مردم نسبت به توطئه های عوامل امپریالیسم یا ضد انقلاب؟
ج- آنچه که فکر می کنم در شرایط فعلی مردم باید در آن خیلی خیلی هوشیار باشند این مطلب است که به علت جو اختناقی که بر ما حاکم بود در یک فقر فرهنگی شدید بسر می بردیم و این زمینه الان در اختیار نیروهای امپریالیستی قرار دارد اعم از کسانی که جبهه شرقی دارند یا غربی و عناصر داخلیشان بطوری که می بینید کمک می کنند برای تضعیف نیروهای داخلی. و آمریکا و روسیه کوشش می کنند برای محو اثرات انقلاب ایران در خارج از مرزها، نیروهای داخلی سعی می کنند افراد را در اینجا مشغول کنند تا آنجا در خارج بتوانند نظرات ما را محو بکند. ما باید هر چه سریعتر رشد فرهنگی را در سطح عموم ملت بالا ببریم که یک خطر اساسی ما را تهدید می کند آن نسلی است که باید در آینده تداوم انقلاب به دست او انجام گیرد و امروز خیلی از گروه های منحرف بازیچه خودشان قرار دادند افکارشان را مسموم می کنند این نسل را آماده می کنند برای دوره های بعدی که بتوانند انقلاب را در جهت خودشان برگردانند یعنی یک حرکت مرتجعانه خیلی دقیق در یک مسیر ارتجاعی حساب شده برگرداندن به همان مرحله قبل از انقلاب تا بتوانند به همان مسیری که خودشان می خواهند گرایش دهند اگر غربی هستند به سمت غرب اگر شرقی به سمت شرق و روسیه یکی از آن گروهها که امروز خیلی زیرکانه کار می کند و ملت باید روی آن خیلی خیلی هوشیار باشد و آن اینکه بعضی از چهره ها برای ملت روشن شده ولی یک چهره هنوز روشن نیست و آنهم حرکت طرز تفکر مائوئیست هاست در ایران که شدیدا به شکل زیرکانه ای کار می کنند جایگاه ها و پست های مختلف را اشغال می کنند به خاطر اینکه ظاهرا شعارشان به شعار ما نزدیک است یعنی هم در مقابل آمریکا ایستاده اند و هم در مقابل روسیه و عملا برای مردم قابل تفکیک نیست چون مردم آن شعار اول انقلاب را که چین شوروی آمریکا دشمنان خلق ما را آن مسئله چین را فراموش کردند عملا دست آنها باز شده که در بین ما شعار بدهند در بین ما عمل کنند و حتی در خیلی از مراکز مذهبی ما برنامه بگذارند سخنرانی کنند بدون اینکه ما بفهمیم از کجا این مسائل هدایت می شود روزنامه هایشان خیلی راحت عمل می کند چون ظاهراً مطالب نزدیک به مطلب ماست و به نظر نمی آید چگونه عمل می کند به عنوان نمونه سازمان انقلابی بدون اینکه مسائل خودشان را در ظاهر مطرح بکند در همین مهدیه کافی در یکی از همین اعیاد که درست خاطرم نیست برنامه سخنرانی گذاشته بود و حتی برنامه دیگری هم در یکی از مراکز مذهبی فرهنگی ما گذاشته بودند که چون این مکان حساس است این را بگذارید فعلا مطرح نشود ان شاء الله اگر ما بتوانیم این فقر فرهنگی را هر چه سریعتر درمان کنیم مسلما فرهنگ غنی، هوشیاری و زیرکی و قطع دست نیروهای داخلی و خارجی را هم به دنبال خواهد داشت و بعنوان یک گفته نهایی این را باید ذکر کنم برگردیم به همان شعار ابتدای انقلاب که همه ابرقدرت ها اعم از چین، شوروی ، آمریکا همه را با هم در یک خط دشمنان خلق بدانیم.