دیالمه نیاز امروز

زندگی نامه شهید والامقام عبدالحمید دیالمه

امتیاز کاربران

ستاره فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

اولین و یگانه فرزند پسر خانواده بود كه در 20 شعبان 1373 مطابق با 4 اردیبهشت 1333 در تهران در دامان پدر و مادر و خانواده‌ای كه با عشق به اسلام و مكتب اهل بیت عجین بود، دیده به جهان گشود.

از همان كودكی نشانه‌های بزرگی در مشی او نمایان بود، هوش و ذكاوت، ایثار و محبت، مدیریت و ابتكار از جمله ویژگی‌هایی بود كه همواره اطرافیان و معلمانش بدان اعتراف می‌كردند.

دوران دبستان را در مدرسه فرهاد كه از مدارس خصوصی آن روز به شمار آمده و دارای امكانات ویژه‌ی آموزشی و تربیتی بود سپری كرد. توجه او به كتاب‌های خاصی از نوع تاریخ و ادبیات كه در كتابخانه مدرسه وجود داشت و موفقیت‌های او در مسابقات كتابخوانی، از جمله نكاتی بودكه آینده‌ی تأثیر گذار او را در باور مربیان او تشدید می‌كرد.

پس از طی موفقیت آمیز دوران دبستان، دوران متوسطه را در رشته طبیعی در دبیرستان هدف شماره 1 آغاز كرد. در همین دوران بود كه تلاش‌های فكری و اعتقادی او برای فهم اسلام شكل گرفت .پس از اتمام  دوران  دبیرستان با شرکت در جلسات حسینیه بنی فاطمه که نزدیک منزل بود به بهره جویی از مدرسین حوزه علمیه چون آیت الله ناصر مكارم شیرازی و آیت الله جعفر سبحانی  پرداخت .

در سال 1352 با انتخاب رشته‌ی پزشكی در دانشگاه مشهد، سرنوشتش رقم خورد.این امر نقطه‌ی عطفی در حیات او بود كه می‌توان آن را آغاز هجرت به سوی تكلیف دانست،یك سال پس از ورود به دانشگاه به دلیل فعالیت‌های سیاسی شهید علیه رژیم پهلوی از ادامه تحصیل در رشته پزشكی توسط ساواک  محروم و مجبور به تغییر رشته از پزشكی به داروسازی شد ، اما او كه به هدفی بزرگتر می‌اندیشید همچون كوه، استوار و مقاوم به راه خود ادامه داد.

از سال 1352 تا اواخر سال 1356 كه مصادف با دوران خفقان رژیم منحوس پهلوی بود حركت جهادی خود را در دو بعد فكری و سیاسی استمرار بخشید.

او با تشكیل گروه‌های چند نفری اقدام به تبیین مفاهیم ونشر افكار ناب اسلامی شیعی به همراهی  شكل دهی مبارزه با رژیم ستم شاهی كرد .در محیطی كه مسلمانانش از چند نفر بی خط و نشان و بی تفاوت و یا گروه‌هایی كه بعدها منافق نام گرفتند تشكیل شده بود ، خط صحیح اسلامی را به دور از افراط و تفریط‌ها در جمع جوانانی كه گِردش فراهم آمده بودند نمایان سازد و خود پیشتاز و الگوی تمام نمای این تفكرباشد.

بر خلاف بسیاری از مبارزان دانشگاهی او به شدت به تهذیب و خود‌سازی خود و دوستانش همت داشت و معتقد بود كه مبارزه و اصلاح باید از درون افراد آغاز شود اهتمام به عبادت، خصوصاً نماز اول وقت، علاقه به سجده‌های طولانی بعد از نماز، اهتمام به روزه و نماز شب راه‌هایی برای همین تهذیب بود .

پرهیز از رفاه زدگی و زهد انتخابی، او را با محرومیت‌های جامعه پیوند می‌داد ، بسیار ساده می‌زیست و دیگران می‌توانستند در محضر او بی‌مقداری دنیا را در نزدش حس كنند.

نكته قابل توجه در طول مبارزات شهید دیالمه این بود كه می‌كوشید تا همه رفتارهایش از جلسات و درس‌ها گرفته تا مبارزات سیاسی‌اش بر اساس عملكرد اسوه‌های الهی و ائمه معصومین(ع) باشد، از این جهت به شدت از رفتارهای غیر اصولی و كور در مبارزه دوری می جست و می‌كوشید تا راه‌هایی كه بر می‌گزیند خالی از گناه باشد.

ترغیب مبارزان به دینداری و دینداران آن روز به مبارزه اصولی از مهمترین دغدغه‌های او بود.

نشر فرامین امام خمینی (ره) مبنی بر دوری جستن از حزب منحوس رستاخیز و هشدارهای ایشان در مورد نقشه‌های صهیونیسم از نمونه كارهای او در دانشگاه بود، همچنین شركت فعال در حركت‌های علیه شاه معدوم در اوج خفقان سالهای 54 و 55 در مشهد و اعلام مرجعیت و زعامت امام (ره) به اشكال مختلف از جمله مواردی بود كه در دو نوبت موجب هجوم ساواك رژیم پهلوی به خانه او و دستگیری وی شد.

همزمان با اوج گیری انقلاب شكوهمند اسلامی، تشكیلات فكری و مبارزاتی او كه برای شكل‌گیری آن، سال‌ها زحمت كشیده بود به نام "مجمع احیاء تفكرات شیعی" اعلام موجودیت رسمی و علنی كرد و با این اعلان جوانان متعهدی كه منتظر بروز چنین محور استواری در میان آن همه تبلیغات زهر‌آگین دشمنان اسلام بودند به استقبالش شتافتند .

شهید دیالمه اعتقادش بر آن بود كه باید در زمینه‌های فكری و عقیدتی مردم به شكل عمیق كار شود تا انقلاب اسلامی در سال‌های بعد قدرت تداوم داشته باشد،. او كه خطر نفاق و التقاط را به خوبی درك كرده بود نقشی شگرف در تطهیر سیمای فرهنگ اسلامی از غرب زدگی و شرق زدگی ایفا كرد.بدون شك مقصود او از این همه فریاد تنها تفسیر حقیقت نبود بلكه تغییر مخاطب بود ا

جلسات سخنرانی عمومی در دانشگاه‌های مختلف مشهد و كلاس‌های مجمع احیاء‌تفكرات شیعی برای عمق بخشیدن به مبانی فكری و اعتقادی-سیاسی جوانان، فرصتی بود برای درخشش جوانی كه مأموریت خود را تبلور تكلیف در نفوس آگاه و متعهد می‌دانست .

. اوبرای اولین بار در سطح دانشگاه به جای مباحثی چون: جامعه ی بی طبقه توحیدی، خود سازی انقلابی و مانند این‌ها كه رایج بود عناوینی چون ضوابط حركت بر صراط مستقیم ، اسلام قدرت بزرگ فردا ، انسان خلوت و خلوت انسان ، رساله حقوقیه امام سجاد علیه السلام ، اسلام و مبارزات امپریالیستی ، و ...را موضوع سخنان خود قرار داد تا نشان دهد كه دغدغه‌ها و دل مشغولی‌های او از سنخ دیگری است .از این شهید گرانقدر 400 ساعت سخنرانی باقی مانده است .

سال 1359 همزمان با اولین انتخابات مجلس شورای اسلامی، پنچ تن از علمای طراز اول مشهد، دكتر دیالمه را به عنوان كاندیدای خود به مردم معرفی كردند دادند و او نیز به هدف ادای تكلیف با رأی قاطع مردم مشهد وارد سنگر مجلس شد و به تهران آمد.

آغاز دوران نمایندگی مجلس همزمان با ریاست جمهوری بنی صدر نقطه عطف دیگری در حیات شهید بود كه ابعاد دیگری از شخصیت او را نمایان ساخت.

شهید دیالمه اولین كسی بود كه قبل از ریاست جمهوری، افكار بنی صدر را مطالعه و نقادی نموده و نقاط ضعف بینش التقاطی وی را یافته بود و افكار او را در كتاب‌هایی مثل تعمیم امامت ، مخالف ولایت فقیه می‌دانست. لذا با ریاست جمهوری او مخالفت كرد و اعلام كرد:

" ریاست جمهوری بنی صدر برای اسلام و جامعه اسلامی ایران یك فاجعه است"

شهید دیالمه جریانات انحرافی منافقین را در سال 54 با انتشار اعلامیه‌هایی در سرتاسر دانشگاه مشهد به عموم مبارزین هشدار داده بود ، پس از پیروزی انقلاب آن را كالبد شكافی كرده و در ده‌ها سخنرانی به نام " تبیین تبیین جهان" به نقد و بررسی كتاب ایدئولوژیك سازمان منافقین پرداخته وریشه‌های انحراف را بر اساس مبانی دین آشكار ساخت و به جرأت اعلام كرد كه ایدئولوژی سازمان چیزی جز افكار ماركسیستی مزین شده به آیات قرآن نیست!!!

درست به همین خاطر بود كه نوك تیز حمله دشمنان و منافقین به سمت او بود و وحشتی كه دشمنان از زبان او داشتند از حركت‌های دیگران نداشتند.

نكته‌ای كه نباید از آن غفلت كرد باور جدی شهید به جایگاه مرجعیت و روحانیت اصیل شیعه بود ، او فقاهت شیعی را ملجأ و مرجع مردم می‌دانست و بر عكس برخی  از روشنفكران دانشگاهی آن عصر كه عادتاً روحانیت را مورد هجوم قرار می‌دادند ، او همواره مدافع حریم مرجعیت و در رأس آنان ولایت فقیه بود.

سرانجام یكشنبه 7 تیرماه 1360 در حادثه انفجار بمب كینه توسط منافقین در حزب جمهوری اسلامی به همراه 72 تن دیگر از یاران امام (ره) به شهادت رسید .

پیكر پاكش درقم در صحن مطهر حضرت معصومه (س) ( مقبره شهید مفتح ) به خاك سپرده شد تا یكبار دیگر تجلی عملی همه كوشش‌هایی باشد كه به جهت ایجاد وحدت حوزه و دانشگاه از این مجاهد جوان تبلور یافت.