در فاجعة دلخراش هفتم تير ماه 1360 به همراه خيل نيكان امت و 72 تن شهداي كربلاي ايران و قافله سالار آنان شهيد بهشتي داس غرب و شرق در دست منافقين كوردل قامت رشيد جواني را درو كرد كه زبان گويايش مهره هاي آنان را درو مي كرد، هنوز فريادهاي درد آلود شهيد ديالمه در دفاع از حريم مقدس اسلام از تالار فردوسي دانشكدة ادبيات دانشگاه مشهد و ساير تريبون ها گوش جان عاشقان اهل البيت (ع) را نوازش مي دهد. هنوز جلسات بحث آزاد چندين ساعته و اطلاعيه هاي دعوت گروه ها به بحث آزاد در دانشگاه را دانشگاهيان، دانش آموزان و حتي مردم كوچه و بازار فراموش نكرده اند. شهيد ديالمه كمر همت بر ميان بسته و با تعليم احكام مقدس اسلام و تشكيل كلاس هاي رسمي و جلسات هفتگي قبل و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در تربيت نوجوانان و جوانان كوشيد و در جلسات مذكور با تحليل و تبيين موانع رشد فرهنگ اسلامي و افشاي ترفندهاي استكبار و معرفي اذناب و عمال آنان و شناسانيدن انحرافات ايدئولوژيكي و استراتژيكي گروه ها و اشخاص و تشريح خطوط شرك و كفر و التقاط و نفاق به معرفي فرهنگ اسلام ناب محمدي (ص) پرداخت. او زماني از اختيارات ولايت مطلقة فقيه سخن مي گفت كه بسياري از روشنفكرمابان مدعي اسلام و انقلاب اسلامي حتي از شنيدن آن احساس شرم مي كردند. او مبتكر روشي بود كه براي اولين بار بعد از پيروزي انقلاب اسلامي پاي روحانيت را با دعوت مكرر از اساتيد حوزه و روحانيون محترم از جمله شهيد هاشمي نژاد ، آيت الله مكارم شيرازي، آيت الله خزعلي و ... به سخنراني در دانشگاه به آن محيط كشانيده و فاصله ايجاد شده بين دو قشر دانشگاهي و روحاني را به حداقل رسانيد. خاطره با شكوه راهپيمايي پانزده خرداد سال 58 در مشهد را كه با هماهنگي و ابتكار آن شهيد بزرگوار دانشجويان مسلمان دست در دست طلاب عزيز مدرسة علميه نواب در راهپيمايي شركت كرده و شعارهاي وحدت بخش از جمله «رهبري خميني اساس وحدت ماست» سر داده بودند نشانگر دقت و ظرافت و پشتكار او در ارائه طريق به جامعه به ويژه دانشگاهيان بود. شايد همين كوشش او براي ايجاد وحدت بين حوزه و دانشگاه بود كه سبب شد پس از شهادت پيكر پاكش در حجرة مرحوم شهيد دكتر مفتح در جوار حضرت معصومه (س) به خاك سپرده شود چرا كه شهيد مفتح منادي وحدت از حوزه و شهيد ديالمه منادي وحدت از دانشگاه بود.

هر جا كه حريم شخصيتي روحاني مورد حمله دشمن قرار مي گرفت و به دلايلي شأن ايشان اجازة دفاع مستقيم نمي داد او در لباس همان دانشگاه رفته ها به نحو احسن از ايشان دفاع مي كرد كه شخصاً خاطرات جالبي از دفاعيات آن مرحوم از شهيد باهنر، شهيد بهشتي(زماني كه در قيد حيات بودند) و ساير شخصيت هاي انقلابي دارم كه جاي ذكر آنها نيست، او همچنين پيشگام برگزاري جلسات دعاي كميل به سبك مرسوم فعلي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي بود كه با برگزاري جلسات دعاي كميل در مسجد دانشگاه سعي فراوان در تزكيه جوانان و نوجوانان نمود و رهنمودها و ذكر آداب دعا و نيز ناله هاي جانسوزش تا امروز در گوش جان شركت كنندگان  طنين انداز است. حضور ذهن او در شناخت شخصيت هاي مثبت و منفي و خادم و خائن چنان بود كه گويي با همة آنها عمري را به بحث و گفتگو سپري كرده و به همين جهت نيات و مقاصد آنها را به خوبي تشخيص مي داد كما اينكه به محض انتشار خبر كانديداتوري بني صدر خائن براي رياست جمهوري اسلامي، در جلسات عمومي و هفتگي خود با دلايل مستند اظهار داشت: «رياست جمهوري بني صدر براي جمهوري اسلامي فاجعه است» و هرگز حاضر نشد از اين نظر خود عدول كند و در همان زمان با اصرار زياد در جلسة نطق انتخاباتي بني صدر در مشهد داوطلب بحث آزاد با او در مورد موضوعات ولايت فقيه، حقوق زن در اسلام و اقتصاد اسلامي شد كه هرگز عملي نشد و من خود آلبوم مخصوص شهيد را كه در آن نطق ها، مقالات و نوشته هاي بني صدر را به عنوان مداركي بر عليه خود او تنظيم كرده بود مشاهده كردم و اين در زماني بود كه تبليغات حساب شده و گستردة بني صدر كه از خارج كشور نيز حمايت مي شد آنچنان فريبنده بود كه بسياري از دوستان نيز آن را باور كردند و نتيجه آن شد كه ديديم و شنيديم. شهيد دكتر ديالمه در معرفي احكام اسلام و تشريح و تبيين آن بسيار وسواس به خرج مي داد چنانكه همان جمله اي را كه او در مورد شهيد مطهري گفت براي خودش نيز صدق مي كند. او مي گفت: «شهيد مطهري در نوشته ها و گفته هايش مو را از ماست مي كشيد.» و الحق كه شهيد ديالمه كه خود مدت نسبتاً مديدي از شهيد مطهري تلمذ كرده بود نيز مو را از ماست مي كشيد. آشنايي نزديك او با شهيد بهشتي، رهبري معظم انقلاب آيت الله خامنه اي و بسياري از علماء بزرگوار و مشورت هاي او با اساتيد حوزه هاي علميه كارآيي و دقت عمل او را بسيار تقويت مي كرد. در جلسات بحث آزاد نظر مخالفان را چنان تحمل و تأمل مي كرد كه طرف فكر مي كرد نظر او را پذيرفته ولي پس از اتمام سخن او اكثراً با جمله اي كوتاه خيلي سريع طرف را مجاب و شنوندگان را قانع مي كرد. حمايت بي دريغش از اسلام و انقلاب اسلامي حضرت امام خميني (ره) چنان بود كه در مدت كوتاهي پس از پيروزي انقلاب اسلامي به عنوان يكي از مخلص ترين مردمي ترين حاميان انقلاب اسلامي در اذهان مردم شناخته شد و عليرغم حجم عظيم تبليغات سوء دشمن عليه او با اكثريت قاطع آراء مردم قدرشناس مشهد در دورة اول به عنوان جوانترين وكيل به مجلس فرستاده شد. دوره ي كوتاه نمايندگي او نيز دوره اي پرتحرك و جوش و خروش به خصوص در درگيري با رئيس جمهور وقت (بني صدر) بود در سخنراني هايش در مجلس، مهديه و بعضي از مساجد تهران بسياري از خطوط انحرافي در افراد، احزاب، گروهها و روزنامه ها را افشا كرد كه به زودي پيش بيني هايش قبل و بعد از شهادتش به واقعيت تبديل شد. حتي در يكي از سخنراني هايش كه احتمالا آخرين سخنراني آن بزرگوار شهيد است در سوگ شهيد چمران عوامل اصلي را كه بعدها سبب جناح بندي نيروهاي انقلابي و ياران انقلاب شده و باعث تقويت عناصري گرديدند كه امروز علناً ولايت فقيه، قانون اساسي، شوراي عالي امنيت ملي، دولت و ساير نهادهاي نظام را زير سؤال مي برند با دلايل و شواهد كافي معرفي كرده و از سر درد گفت:  «متأسفانه در جلوگيري از رشد و تقويت و روي كار آمدن سردمداران اين طرز تفكر به جز دادن يك رأي منفي امروز كاري از من ساخته نيست و اين را فقط به شما مردم هشدار مي دهم.» گفتني بسيار است و جاي بحث بيش از اين نيست اما آن همه فضائل گفته و ناگفته سبب شد كه هدف سنگين ترين تبليغات سوء دشمن قرار گيرد تا آنجا كه با همة خدمات ارزنده اش به اسلام و انقلاب اسلامي حقايق و واقعيات شخصيت او بر بسياري از دوستان نيز پوشيده ماند و حتي بعد از شهادت نيز پرده هاي ابهام آنچنانكه بايد كنار نرفت. او از ذخاير گرانقدر اسلام و ستاره ي درخشاني در افق جمهوري اسلامي بود كه دست غدار منافقين كوردل به دستور اربابان جنايتكارشان در فجر طلوع و سحرگاه ظهورش او را از آسمان ايران اسلامي به افول كشانيد و او چنانكه شايسته اش بود به فيض شهادت نايل شد و جان بر سر پيمان نهاد.

بريده باد دست عاملين آن جنايت هولناك و فجايع شايد كه به خيال سرنگوني نظام مقدس جمهوري اسلامي انجام گرديد غافل از اينكه آن خون هاي پاك خود اين درخت تنومند را آبياري و جمهوري اسلامي را بيمه نمودند. خداوند ارواح طيبة شهداي هفت تير ماه 1360 بخصوص شهيد بهشتي و ساير شهداي اسلام و انقلاب اسلامي را با اولياء كرامش محشور بفرمايد. انشاء الله.